هجمه به خانواده ابتکار برای توجیه استخدام فامیل!
ابتکار با اشاره به ادبیات یک نماینده: استحاله انقلاب در خانه ملت؟
آرمان ملی – مطهره شفیعی:
دولت سیزدهم با شعار شایسته سالاری بر روی کار آمد اما آنچه از انتصابات مشخص شد این واقعیت بود که بعضا فامیلسالاری گوی سبقت را از شایستگان ربوده است و آنچه پس ازهر انتصابی مورد سوال قرار می گیرد این است که نسبت خانوادگی فرد منصوب شده با کدام مسئول مورد توجه قرار گرفته است که این موضوع نمره منفی بزرگی برای دولت است...
*انتصابات فامیلی پنهان کردنی نیست
به هر حال شایعات نادرست و اخبار درست انتصاب های فامیلی در دولت سیزدهم و شهرداری تهران فراوان است که به راحتی نمیتوان آنها را تایید کرد اما در این میان سوال است که نمایندگان مجلس چه نقشی در انتصاب های فامیلی دارند؟ نباید فراموش کرد برخی نمایندگان مجلس با بی توجهی به توصیههای مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «یکی از آسیبها ورود نمایندگان در مسائل اجرائی است . فرض بفرمایید وارد شدن در اینکه مدیرکلّ فلان تشکیلات در شهر ما یا در استان ما مثلاً فرض کنید که چه کسی باشد، چه کسی نباشد؛ استاندار، فرماندار و از این قبیل. حالا یک وقت در مواردی یک حالت اضطراری ممکن است رخ بدهد که آن موارد استثنائی را من کاری ندارم امّا به طور معمول نمایندگان محترم از این مسائل اجرائی باید کناره بگیرند، وارد شدن در این مسائل و با مسئول اجرائی در این زمینه گفتگو کردن و توافق کردن و امثال اینها خطراتی دارد؛ از این بایستی اجتناب بشود.» هر آنچه توانستند در امور اجرایی دخالت کردند و حتی برخی نمایندگان نه تنها مسیر پاستور و دولت را پیش گرفتند بلکه برخی از آنها از انتصاب های فامیلی دفاع کردند مانند نماینده مردم کاشمر و بردسکن در مجلس یازدهم در دفاع از انتصاب های فامیلی دولت انقلابی ابراهیم رئیسی گفت: «وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش که فامیل آقای رئیسی نیست! آقای زاکانی هم که نه عضو هیات وزیران است، نه در بخشهای دیگر زیرمجموعه دولت فعالیت دارد؛ بنابراین نمیتواند دخل و تصرفی در معرفی این گزینه پیشنهادی داشته باشد.» یا فریدون عباسی عضو کمیسیون انرژِی مجلس با اشاره به اینکه تاکنون تعداد انتصابات فامیلی در دولت سیزدهم زیاد نبوده است، گفت: انتصابات فامیلی در دولت رئیسی بزرگ میشود و نباید آن را بیش از حد بزرگ کرد.
*حمله به فرزند ابتکار با هدف خاص
موضوع قابل تامل اینجاست که برخی نمایندگان وظیفه جدیدی برای خود وضع کردهاند و آن هم دفاع از انتصاب های فامیلی دولت با هجمه به دولتی های سابق!
مانند روز چهارشنبه که مرتضی محمودوند نماینده دلواپس مجلس چنین گفت:« خواهش می کنم مجلس براساس گزارش کمیسیون اقتصادی و گزارشات امنیتی بررسی کند چطور آقازاده خانمی که در زمان اشغال لانه جاسوسی بر روی سفارت پرید و آقازاده های امثال این خانم با بالاترین شرایط مادی در آمریکا زندگی می کنند در حالی که آن ها با پول همین مردم مظلوم به چنین موقعیتی رسیده اند.»
منظور او معصومه ابتکار بود، زن موفق کابینه خاتمی و روحانی که اصولگرایان هیچگاه نتوانستند حتی نیمی از موفقیت های او در عرصه محیط زیست و زنان را کسب کنند. به همین دلیل هرگاه نیاز به منحرف کردن افکار عمومی رادارند به او هجمه میبرند .مانند اکنون که انتقادات زیادی به بحث انتصاب های فامیلی است بی جهت پای پسر ابتکار را به میان میکشند تا اذهان را به سمت دیگری سوق دهند. اما فراموش کردند که همگان میدانند پسر یا اقوام ابتکار در سال های زیادی که او در دولت حضور داشت کوچک ترین پست و امتیازی کسب نکردند و همین سفید بودن پرونده معاون سابق رئیس جمهور است که دلواپسان را ناراحت و آنها را وادار به طرح موضوعات بی اساس کرده است.
زنان در دولت دوازدهم صاحب برنامه شدند/ تصویب شاخص های عدالت جنسیتی پیش از این سابقه نداشته و نقطه ثمردهی همه تلاش ها در دوران های مختلف برای زنان است/ وقتی دولتی به دنبال برنامه است یعنی از تشریفات، شعار و انحراف اجتناب می کند/ دعوت به تماشای مستند 35 دقیقه ای "در تکاپوی عدالت جنسیتی"
از آنجا که مطالب نادرستی در مورد اقدامات معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده در دولت قبل منتشر می شود، لازم می داند برخی نکات به شرح زیر تبیین شود:
تصمیمات در این معاونت که دستگاهی سیاستگذار است طی دولت قبل بر اساس تکالیف مندرج در اسناد بالا دست و قوانین برنامه و با استفاده از نظرات و پیشنهادهای کارشناسان و مدیران به صورت جمعی و در موارد مرتبط با کسب نظر دستگاهها بوده است. جلسات شورای برنامه ریزی معاونت و همچنین شورای معاونین به طور مرتب با حضور معاونین و همه مدیران تشکیل و تک تک طرح ها و پروژه ها مورد طرح و بررسی و تصویب قرار می گرفت. حتی شوراهای تصمیم سازی موضوعی مانند شورای راهبری گفتگوی ملی خانواده و شورای هماهنگی کارآفرینی و اشتغال فعال بودند و یا نظر جمعی برنامه ریزی می شد.
همچنین اقدامات با مشارکت سایر دستگاهها نیز پس از تشکیل جلسات متعدد اجرایی شده و صورتجلسات آن تهیه می شد تا بر همان اساس حرکت شود و بر اجرای طرح ها نیز نظارت صورت گیرد.
در ستاد ملی زن و خانواده هم تصمیمات جمعی بوده و جلسات مقدماتی با حضور همه دستگاه ها تشکیل می شد که امضای نمایندگان دستگاهها موجود است.
معاونت طی سالهای گذشته تلاش وافری داشت تا با توجه به مسایل عدیده کشور در هر زمینه ای که منتج به راهگشایی و هم افزایی برای بهبود وضعیت زنان و خانواده شود مشارکت دستگاههای دیگر را جلب و ظرفیت آنها را به سمت اهداف مورد مطالبه جهت دهد. مانند مباحث مربوط به اصلاح الگوی مصرف مورد تاکید اقتصاد مقاومتی که زنان در هدایت آن نقش بسیار مهمی دارند و یا توانمندسازی تشکل های غیردولتی برای اینکه به نیازهای زنان در هر منطقه توجه داشته و حول آنها به اجرای طرح های مختلف اقدام کنند. در این زمینه البته تصویب شاخص های عدالت جنسیتی و اسناد ارتقا وضعیت زنان و خانواده 31 استان کشور که به برنامه های عملیاتی منجر شد، آغاز راهی روشن به سمت پاسخگویی عملی به مطالبات جامعه زنان کشور بود؛ زنان در دولت دوازدهم صاحب برنامه شدند. در واقع تصویب شاخص های عدالت جنسیتی پیش از این سابقه نداشته و نقطه ثمردهی همه تلاش ها در دوران های مختلف برای زنان است.
در مردادماه 1400 این اقدامات انجام شده در قالب انتشار 25 تک نگاشت به طور مشروح و کامل مستند و منتشر شد. سپس بر روی سایت معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده قرار گرفت تا عموم مردم به آن دسترسی داشته باشند.
درباره هزینه های انجام شده برای طرح های معاونت، چارچوب قوانین و صرفه و صلاح دولت در نظر گرفته می شد. بهره مندی از ظرفیت همه دستگاهها و وزارتخانه ها و اجرای بیش از 240 موافقت نامه و تفاهم نامه موید این نکته بوده و بهره مندی از ظرفیت تشکل ها نیز در همین راستا صورت گرفت. چرا که اجرای طرح ها با تشکل ها و نهادهای مردمی به دلیل ذات داوطلبانه و نبود دیوانسالاری در ساختار آنها نتیجه را چند برابر بهبود می بخشید. ذی حساب معاونت مامور از وزارت اقتصاد و دارایی نیز نظارت کامل بر هزینه ها داشته است. همچنین نظارت های میدانی در بیش از صد سفر استانی معاون سابق رییس جمهور در امور زنان و خانواده و دهها سفر ناظران معاونت گواه بر این نظارت میدانی پروژه ها است. به علاوه اینکه در اغلب طرح ها، مدیران کل امور بانوان استان ها بر طرح ها نظارت داشتند. در این میان تعامل با دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور نیز صورت می گرفت و به طور مستمر به سوالات مطروحه پاسخ داده می شد. همچنین معاونت ضمن تعامل با رسانه ها به مستمر و شفاف اقدامات، عملکرد و نتایج را از طریق سایت، صفحات مجازی و نیز برگزاری جلسات آنلاین و قابل دسترسی برای عموم، در معرض قضاوت مردم قرار داد.
همه اینها در حالی بود که معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده با ساختاری کوچک، پرسنلی کمتر از 40 نفر و بودجه ای که در مقابل سایر دستگاهها بسیار ناچیز است، طی مدت مورد بحث در محورهای اصلی مسایل زنان و خانواده متکی بر برنامه ششم توسعه کشور صاحب برنامه شد و آن را به اجرا گذاشت؛ وقتی دولتی به دنبال برنامه است یعنی از تشریفات، شعار و انحراف اجتناب می کند و حال آنکه پیش از آن امور زنان در قالب برنامه های مناسبتی و کوتاه مدت دیده می شد.
بنابراین جای تاسف است که برخی اظهار نظرها براساس فقدان درک و شناخت فرآیندهای اداری و بودجه ای از سوی افرادی بیان می شود که اتفاقا داعیه تسلط بر امور زنان را دارند.
مستند 35 دقیقه ای "در تکاپوی عدالت جنسیتی" گذری اجمالی دارد به اقدامات معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده در دولت دوازدهم و روندها، هم افزایی و بهره مندی از همه تخصص ها و دیدگاهها با توجه به همه محدودیت ها. این مستند را می توانید اینجا بر روی سایت آپارات ببینید. بدون فیلترشکن وارد شوید.
رئیس پیشین سازمان محیط زیست ادامه داد: مهندسین پتروشیمی گزارش این کار را در شورای شهر برای من فرستادند و گفتند که هوشیار باشید که بنزن در هوای تهران و کلانشهرها افزایش بی رویه پیدا کرده و سرطانزاست. شورای شهر دستور پایش داد و مشخص شد مساله درست است و مثلا در میدان آزادی، میزان بنزن هزار برابر حد مجاز بود.
او گفت: فکر می کردند من برخورد سیاسی می کنم، در حالی که برخورد من کارشناسی بود و باید نسبت به این موضوع هشدار می دادم و جلوی آن را می گرفتم.
ابتکار در ادامه درباره شایعات و خبرها درباره همسرش نیز گفت: سناریوی واردات بنزین توسط همسر من کاملا دروغین و ساختگی بود که از طریق بولتنی سردرآورد و نماینده ای هم تهمتی زد. من با مقام معظم رهبری مکاتبه کردم و ایشان دستور دادند، مرحوم آقای فیروزآبادی گزارش کاملی تهیه کردند و مشخص شد کاملا اتهام بی پایه و اساس و کثیفی بود. بسیار به خانواده و همسر من ضربه زد. این بی اخلاقی ها هیچ نسبتی با مسلمانی ندارد.
وی گفت: تهمت هایی که علیه من در این سال ها ساخته و پرداخته شد، عمدتا سیستماتیک بود و از یک جایی هدایت می شد. چون هم تنوع و هم گستردگیش حاکی از این بود که سیستماتیک بود اما چه بی حاصل.
ابتکار از «جو بسیار سنگین تهمت و تخریب علیه دولت دوازدهم و منتخب مردم» انتقاد کرد و گفت: ما شاید کمتر دورانی را داشتیم که به این شکل شبکه های معاند، چه ماهواره ای و چه مجازی برای مردم نفوذ داشته باشند و منشاء خبر و تحلیل مردم شوند و این خیلی نگران کننده است.
معاون پیشین زنان ریاست جمهوری گفت: رسانه ملی با شبکههای معاند در تخریب دولت دوازدهم همراهی داشت و تحلیل ها به طور موازی پیش می رفت و این خیلی دردناک بود. افراد به ظاهر متشرع بهتان زدن را برای خود مجاز میدانستند.
معصومه ابتکار همچنین گفت: نسل جوان ما سوالات بسیار زیادی دارد و ما نتوانستهایم به سوالات آن ها پاسخ دهیم. ما نمیتوانیم دین را اجبار کنیم و هیچ جای سیره پیامبر و امامان از ابزار جبر برای عرصه باور و اعتقاد استفاده نشده است.
او با تاکید بر اینکه خیلی از مسئولین حتی به سوالات فرزندان خود نیز نمیتوانند پاسخ دهند، گفت: یک جریان در داخل کشور همیشه ظواهر را بر عدالت اولویت داده است، در نگاه این جریان زنان همیشه مقصر هستند و بیشترین محدودیتها را برای زنان قائل میشوند.
معاون محیط زیست دولت خاتمی و دولت اول روحانی گفت: بسیاری از فرزندان اصولگرایان در آمریکا بودهاند. بسیاری از کسانی که امروز شانتاژ می کنند یک دانشجو در آمریکا درس خوانده، خودشان در آمریکا درس خوانده اند حتی برخی شهروند این کشور بوده اند و الان در کشور مقام دارند و هیچ مشکلی برایشان پیش نمی آید.
ابتکار گفت: به صرف اینکه خود را مدافع ارزشها میدانند وارد زندگی شخصی افراد میشوند و با اتهام و با تخریب حتی به خانواده فرد آسیب می زنند. این اضمحلال تمام بنیان های ارزشی و اخلاقی جامعه ماست.
او ادامه داد: کانون های قدرت بدون نظارت و پاسخگویی در کشور فکر میکند هر کاری بخواهد میتواند انجام دهد. این متاسفانه یکی از مشکلات جدی جامعه ماست و بسیار لطمه می زند. واقعیت این است که اینها آثار بلندمدت دارد. اینها حتی به مخاطب خود ضربه می زنند چون زمانی متوجه می شوند که ماجرا بهتان بوده است.
ابتکار با تاکید بر اینکه مسئولین باید با رسانه های جهانی گفتگو کنند تا بتوانند نقطه نظرات خود را منتقل کنند، بیان کرد: فقط در گفتگو با رسانه های فارسی زبان معاند مانند بی بی سی فارسی ممنوعیت وجود دارد و من با این رسانه ها هرگز گفتگویی نداشتم و نخواهم داشت اما با رسانه های جهانی ضرورت است و بارها و بارها مصاحبه داشته ام.
او حضورش در برنامه هارد تاک شرکت بی بی سی در دوره اصلاحات را یادآور شد و گفت: همچنین بارها با ام بی سی و سی ان ان نیز گفتگو کرده ام. ما حتما باید صحبت کنیم؛ یکی از مشکلات ما این است که نمی توانیم ادبیات قابل فهم و رویکرد گفتگویی با مخاطب جهانی برقرار کنیم تا بتوانیم نقطه نظرات خود را مطرح کنیم.
جواد کریمی قدوسی، نماینده مجلس چند سال پیش لیستی از مقامات منتشر کرد و مدعی شد که این افراد دوتابعیتی هستند. نام معصومه ابتکار در این لیست قرار داشت. ابتکار می گوید بابت این اتهام از کریمی قدوسی شکایت کرده اما به آن رسیدگی نشده است. او اظهار کرد: به شکایت من از کریمی قدوسی اصلا رسیدگی نشد. بعضی افراد در کشور ما مصونیت ذاتی دارند. این افراد هر چه بخواهند میتوانند تهمت بزنند و تخریب کنند و پاسخگو نباشند. یک جریان در داخل همسو با سلطنتطلبان به من تهمت زدند.
ابتکار درباره ماجرای جنجالی دست دادنش با یک مقام آلمانی توضیح داد: در دوره محیط زیست به آلمان رفتم که یکی از بهترین سفرها بود چراکه موافقت نامه خیلی خوبی با آلمان امضا کردیم. برای اینکه این موافقت نامه را تخریب کنند، گفتند کسی که ابتکار با او موافقت نامه را امضا کرده و دست داده، مرد بوده و این جنجال را تا عالی ترین سطوح رساندند.
او ادامه داد: در حالی که خودشان می دانستند دروغ می گویند، باز هم در ذهن مردم و مومنین جا انداختند. گاهی در راهپیمایی ها می آمدند و می پرسیدند چرا این کار را کردی؟ و من توضیح می دادم که وزیر محیط زیست آلمان یک خانم بود و طبیعی بود که من با او دست دهم.
منبع: خبرفوری سبز
«معصومه ابتکار» رییس اسبق سازمان حفاظت از محیط زیست در ارتباط با اظهارات ریاست فعلی این سازمان در اجلاس آب و هوایی گلاسکو و اشاره وی به لزوم برداشته شدن تحریمها برای پیوستن ایران به معاهده پاریس گفت: دولت یازدهم نیز زمانی که توافق پاریس را به بحث و بررسی گذاشت، در افق این توافق شرایطی که برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای قرار داد، این بود که دولت با حفظ رشد هشت درصدی، چهار درصد کاهش انتشار داشته باشد و چنانچه تحریمها برطرف شود، هشت درصد دیگر کاهش انتشار خواهیم داشت؛ یعنی شرط رفع تحریمها از دوره دولت یازدهم به نوعی در این بحث لحاظ شده بود.
او افزود: دولت در آن زمان تشخیص داد که پیوستن به توافق پاریس به نفع کشور است. نخست برای اینکه ایران در نگارش سند اصلی نقش داشت. ما قبل از توافق پاریس و بنابر سیاستهای داخلی خودمان، موضوع کاهش شدت انرژی را از سال ۱۳۸۶ براساس سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری در سیاست کلی کشور داشتیم و از همان موقع و حتی قبل از آن یعنی برنامه سوم توسعه، برنامه مدیریت مصرف انرژی و همینطور بهینهسازی و کاهش شدت انرژی در برنامهها بود، چرا که امری بدیهی است. این خود از الزامات کاهش انتشار گازهای گلخانهای به شمار میرود.
ابتکار تاکید کرد: الگوی مصرف انرژی ما در حال حاضر، بالاتر از متوسط دنیا و حتی بسیاری از کشورهای توسعه یافته است و به دلایل مختلف درحال هدر دادن منابع انرژیمان هستیم و گازهای گلخانهای زیادی نیز تولید میکنیم. در آن سال ما بین رتبه ۹ و ۱۱ دنیا در تولید گازهای گلخانهای بودیم. آمار دقیق فعلی را نمیدانم اما به هرحال این حرف سابقه دارد و اگر تحریمهای ظالمانه برداشته شود، یقیناً ایران بهتر میتواند در این زمینه پیشرفت و اقدام کند.
او افزود: این فرایند در دولت به تصویب رسید و متعاقبش مجلس قبلی که از نظر طیف سیاسی هم لزوما با دولت همگرا بود، آن را تصویب کرد و مشکلی در توافق پاریس ندید، زیرا ایران در نگارش آن نقش داشت و منافع کشور در پیوستن به آن به صورت همه جانبه دیده شده بود، اما متاسفانه در شورای نگهبان مسکوت ماند. به نظر میرسد داستان این است که یکسری مسائل برای دولت آقای روحانی ممنوع بوده و الان با شرایطی آزاد، آن ممنوعیتها برداشته میشود.
ابتکار افزود: به هرحال موضع آقای سلاجقه در مقایسه با مواضع یکطرفه و مخالفتهایی که مشخص هم نبود از کجا و با چه استدلالی برخاست، موضعی منطقی است. مطمئن نیستم نتیجه بگیرد و نمیدانم پیوند زدن یک توافق بین المللی با یک توافق سیاسی در بحث تحریم چه قدر میتواند مؤثر و مفید واقع شود. هیچ شکی نیست که تحریمها باید رفع و برداشته شود. این مساله سازوکار خود را دارد و مسیر خودش را باید طی کند.
رییس اسبق سازمان حفاظت محیط زیست گفت: بخشی از روال قانونی پیوستن به معاهده پاریس از سوی دولت و مجلس قبلی طی شد و فقط در شورای نگهبان متوقف شده بود. در آنجا این بحث مطرح نشده بود که علت نپیوستن، تحریمهاست و برخی بهانهها از سمت برخی افراد مطرح و جوی ایجاد شده بود که پیوستن به توافق پاریس را خسارت بسیار بزرگی مطرح میکردند. حتی گفتند خانم ابتکار باید خسارت عظیمی بابت پیوستن به توافق پاریس و اجرای آن بدهد، درحالی که توافق پاریس در ایران اصلا اجرا نشد و به خاطر ایرادی که شورای نگهبان گرفت، به آن نپیوست. فکر میکنم از این جهت که نپیوستیم، دچار خسران شدیم، اما امیدوارم که دولت جدید بتواند در این مسیر و جهت گیری که بیان شده، موفق شود، زیرا یقینا به نفع کشور است که بتوانیم تحول مفیدی را در جهت منافع خودمان و ارتقا محیط زیست با جامعه جهانی داشته باشیم.
او در پاسخ به این سؤال که پیوستن ایران به توافق پاریس چه منافع و هزینههایی برای کشور دربرخواهد داشت؟ گفت: این مساله دو بعد دارد و حتما هزینههایی نیز دارد، به این خاطر که باید بهینهسازی اتفاق بیافتد، فلرها جمع شود، بهرهوری نیروگاهها، صنایع و خودروها افزایش پیدا کند و بهرهوری و هوشمندسازی موتورخانههای میلیونها واحد مسکونی در سراسر کشور اتفاق بیافتد. به ویژه فلرهای که در عسلویه و ماهشهر هست، مقدار زیادی از انرژی را مصرف میکند. اینها یک سرمایهگذاری اولیه میخواهد و دولت این هزینه را محاسبه کرده بود.
ابتکار افزود: ما در آن زمان کمیته ملی تغییر اقلیم با مرکزیت سازمان حفاظت محیط زیست و عضویت تمام دستگاههای مرتبط دولت را داشتیم.به طور مثال به وزارت صنایع گفته شد که سناریویی با هشت درصد رشد اقتصادی و صنعتی بنویسد که بتوانیم تا سال ۲۰۳۰، گازهای گلخانهای را کاهش دهیم و مشخص شود با توجه به شرایط کشور ما و ضرورت توسعه، چه قدر این مساله امکانپذیر است؟ همین حرف از وزارت نیرو، نفت، راه و شهرسازی و تمام بخشهای توسعه خواسته شد. رفتند و روی این برنامه کار کردند و گفتیم اساس کار ما همان سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری است که تصریح کردهاند، شدت انرژی را باید پایین بیاوریم. ببینید چه قدر میتوانیم شدت انرژی را پایین بیاوریم و چه قدر این کار هزینه دارد و تا کی میتوانیم این کار را انجام دهیم؟
او ادامه داد: همه دستگاههای دولتی رفتند و چندماه کارهای مفصل علمی و تخصصی کردند و برنامههایشان را آوردند. وقتی برنامههای این بخشها کنار هم گذاشته شد، میتوانستیم نزدیک به ۳۴ درصد گازهای گلخانهای را با حفظ رشد هشت درصدی و با یک سرمایهگذاری معمول کم کنیم. این برنامهها از آن کمیته به دولت برده شد و دولت نیز دوباره بررسی مفصل کرد. آنجا خودمان و دستگاههای دیگر پیشنهاد کردیم که آن درصد را بسیار منطقیتر و قابل وصولتر یعنی چهار درصد کاهش گازهای گلخانهای ارائه دهیم و بگوییم هشت درصد دیگر نیز در صورت رفع همه تحریمها اجرا خواهد شد.
ابتکار ادامه داد: این چیزی بود که دولت تصویب کرد. حال یک سرمایهگذاری اولیه میخواهد، اما برای بعد از آن چندین برابر آن سرمایهگذاری خواهیم داشت. آنموقع برآورد این بود که ممکن است پنجاه میلیارد دلار نیاز به سرمایهگذاری بلندمدت داشته باشیم و باز در بلند مدت صدها میلیارد دلار به نفع کشور است، زیرا گاز، نفت، بنزین و برق هدر نمیرود و به دلیل هدر دادن این موارد ضررهای زیادی میدهیم.
او افزود: دوم اینکه آلودگی هوا کاهش پیدا میکند. ما سالانه چند میلیارد دلار ضرر آلودگی هوا را فقط در بخش درمان میدهیم. اگر اصلاح الگوی مصرف و بهینهسازی را انجام دهیم آلودگی هوا کاهش پیدا میکند و کاهش انتشار گازهای گلخانهای نیز خواهیم داشت. این مساله بسیار به نفع ماست که با جامعه جهانی در این موضوع همراهی کنیم، از انرژیهای تجدیدپذیر بیشتری استفاده کنیم و بتوانیم سرمایهها را برای نسلهای آینده حفظ کنیم. به سمت فناوریها و صنایعی در حوزه نفت، میعانات و گاز برویم و بهره برداریهای دیگری از آن داشته باشیم و نفت را در فرایند سوخت نیاوریم.
ابتکار گفت: من فکر میکنم در جایی که منافع ما و منافع جامعه بین المللی همراستا میشود، باید حتما با جامعه بین المللی همراهی داشته باشیم. چون این امری است که به آینده کره مسکون و همه بشر ربط دارد و کشور خودمان از این مساله بسیار آسیب میبیند. ما گزارشی را در ماههای پایانی دولت یازدهم در کمیسیون زیربنایی از طرف سازمان هواشناسی داشتیم که نشان میداد طی سی سال گذشته یک روند کاهنده را در بارش شاهد هستیم. وقتی میگوییم تغییر اقلیم، امروز و فردا و امسال منظورمان نیست و روندی بلند مدت دارد.
او ادامه داد: آن روند بلند مدت نشان میداد که ما در سی سال گذشته کاهش بارندگی، به خصوص در شرق و جنوب کشور داریم و با افزایش دما تا دو درجه مواجه هستیم که این مساله بسیار جدی است. به این دلیل که هر درجه افزایش دما ۱۷ درصد مصرف آب کشاورزی را بالا میبرد. از طرفی کاهش برف نیز داریم، به این دلیل که وقتی دما بالا میرود، دیگر برفی وجود ندارد و برف نیز از ذخایر آب شیرین کشور است. همه اینها در گرافها و منحنیهای سازمان هواشناسی مشخص بود.
او افزود: اما متاسفانه یک روند انکار شکل گرفته بود. رویکرد آن روند سیاسی انکار واقعیت تغییر اقلیم و کار درست دولت بود. بارها و بارها افرادی از طیفهای خاصی سخنرانی کردند و گفتند اصلا چنین چیزی نیست و خشکسالی وجود ندارد. درحالی که این مساله بحث امروز و فردا نبود. همان گزارش را حدود یک ماه بعد سازمان هواشناسی در همان دولت ارائه داد و آنجا تصریح شد که چه قدر مهم است چنین سیاستی برای سازگاری و پذیرش این واقعیت داشته باشیم و دیگر هر سال نیاییم برنامهای برای خشکسالی طراحی کنیم. ما برنامه داریم و با این موضوع هرساله مواجه خواهیم شد. حالا ممکن است یک سال بارندگی بیشتر شود، اما روند افت سفرههای زیرزمینی و فرونشست زمین خودش به صورت عیان میگوید که وضعیت چگونه است. آفتاب آمد دلیل آفتاب. دیگر چه چیزی را میخواهیم انکار کنیم؟
ابتکار ادامه داد: تا کجا میخواهیم براساس مواضع سیاسی موضع گیری کنیم برای اینکه بگوییم دولت حرفش غلط است؟ تغییر اقلیم عوارض متعدد بسیاری دارد و یکی از آنها بحث خشکسالی است، مساله دیگر آتش سوزیها و سیلهای فزاینده است. در برنامه چهارم توسعه و دوره آقای خاتمی این موضوع دیده شد. در این دوره نیز سعی کردیم در برنامه ششم توسعه این مساله درنظر گرفته شود که کشور با واقعیتی به نام تغییر اقلیم رو به روست. وقتی مبتلا هستیم چه باید کرد؟
او در ادامه گفت: ما خیلی از فرصتها را از دست دادهایم، هم در تعاملات بین المللی و هم در سیاستهای داخلیمان. برخورد سیاسی با این مسائل باعث شده است که بسیاری از موقعیتهایمان را از دست بدهیم. آن دولت نیز شرط رفع تحریمها را گذاشته بود. بله، تحریمها ظالمانه است و مانع از دسترسی ما به بسیاری از منابع میشود. این حرفها درست است، اما دولت قبلی شرط رفع تمام تحریمها برای کاهش انتشار گلخانهای را نداشت، چون تعهدی هم وجود نداشت.
رییس اسبق سازمان حفاظت از محیط زیست گفت: دولتها میآیند و سهم داوطلبانه خودشان را اعلام میکنند، اما اینکه ما پیوستن را شرط کنیم و به یک موضوع که فعلا آن هم مبهم است، آن را منوط کنیم، چندان مطمئن نیستم که نتیجهاش مفید باشد. ما به هرحال تمام دعا و انتظارمان این است که این دولت بتواند با توجه به اینکه تمام ارکان حاکمیت در اختیارش است و فرصتها و امکانهای خیلی خوبی را برای حل مشکلات کشور دارد، به نتیجه برسد. حتما هم هرجایی از دستمان بیاید کمک میکنیم. اما با توجه به روندهایی که میبینیم، نگران هستیم و نگرانیمان نسبت به کارکرد دولت در حوزههایی مانند محیط زیست و توسعه افزایش پیدا میکند.
هر بار که می دیدمش، دستمال سفیدی که گاه گلدوزی داشت و گاه ساده بود، توجهم را جلب می کرد. بنظرم می رسید آن دستمال های زیبا در آن دستان ظریف، نماد توجه به طبیعت و جنگل است. می گفت: برای تولید اینهمه کاغذ که دستمال های امروزی هم از آن جنس هستند صدها هزار درخت نابود و جنگل های پهناور به بیابان تبدیل می شوند.
مه لقا ملاح فقط اهل نماد و شعار نبود؛ به آنچه می گفت اعتقاد داشت و به هر چه اعتقاد داشت عمل می کرد. حتی اگر بر هزینه هایش بیفزاید و زندگی را بر او دشوار کند... چنانچه با حوصله تمام، طی دهه ها تولید زباله را در خانه خود کاهش داد و حتی به صفر رساند. زباله خشک را به مراکز بازیافت می رساند و زباله تر را کمپوست می کرد تا از معدود خانه هایی در ایران باشد که از آن زباله ای به طبیعت سرازیر نمی شود.
یک بار برایم تعریف کرد که سال ها قبل از انقلاب وقتی در کتابخانه دانشگاه تهران اشتغال به کار داشته، مطالعه کتاب "بهار خاموش" نوشته راشل کارسون انگیزه و توجه به محیط زیست را در او بیدار کرد. همان وقت ها می شنود که استادی در دانشکده فنی دانشگاه تهران به طور ویژه به موضوع محیط زیست توجه دارد و فعال است. می پرسد و به سراغش می رود.
خانم ملاح می گفت: به اتاق دکتر تقی ابتکار رفتم و با هم صحبت کردیم. از حرف هایم خوشحال شد و گفت: چرا اینقدر دیر آمدی؟ آن جمله در ذهنم ماند که ما عقبیم و با تاخیر می خواهیم به موضوع مهم محیط زیست بپردازیم، پس باید بیشتر و سریع تر حرکت کنیم.
حالا میراث مه لقای عزیز ایجاد یکی از اولین و سرشناس ترین تشکل های مردم نهاد محیط زیستی به نام جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیط زیست برای مردم ایران است. آن هم در زمانی که از اشتغال رسمی خود بازنشسته شده بود... بازنشستگی برای چنین زنی ابتدای حرکت عظیم اجتماعی اش بود. او پس از بازنشستگی با تاثیرگذاری و الهام بخشی منحصر به فردی نقش عظیمی در مسیر بیداری و آگاهی مردم ایران نسبت به طبیعت و محیط زیست ایفا کرد و برای اصلاح فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان لحظه ای قرار و آرام نگرفت؛ این، اعجاز زندگی مه لقا ملاح است.
برای من مایه افتخار بوده که در دولت های آقای خاتمی، دوره سوم شورای شهر تهران و دولت اول آقای روحانی همواره از پیگیری ها و تذکراتش بهره بردم و شاهد حمایت هایش از طبیعت و سلامت مردم بودم که دردمندانه، خستگی ناپذیر و مستمر دنبال می کرد؛ از موضوع جنگل ها تا هوا و بنزین پتروشیمی. او لایق بهترین ها بود و از همین رو نامش در میان برگزیدگان جوایز معتبری مانند جایزه ملی محیط زیست یا بخش سرآمدان جایزه پروفسور مریم میرزاخانی آمد. ولی راستش مه لقا ملاح به این جوایز هیچ نیازی نداشت، بلکه این جامعه ایران بود که باید نام بلند او را بارها و بارها می شنید تا پرسشگر راهش شود و به نجات خود برخیزد.
باز هم خاطره ها را به یاد می آورم؛ این قوی ترین حس در هنگامه از دست دادن عزیزان است. آخرین بار در سالروز تولد 100 سالگی اش به همراه جمعی از همکاران و فعالان محیط زیست به منزلش رفتیم. مهربانی، امید، لطافت و صبوری از نگاه و صدایش می بارید؛ در فضای خانه ای که مامن دلسوزان محیط زیست ایران شده بود.
فقدانش تسلیت و البته که او الهام بخش این نسل و نسل های آتی خواهد ماند.
منبع: روزنامه شرق